سلامی مجدد به شما دوستان عزیز

ادامه:2-3 روز آخر شهریور رو استراحت کردم و از اول دوباره شروع کردم و برای ازمون جامع پایه قلمچی آماده میشدم ،دیگه حتی مادرم هم باورش نمی شد که من دارم انقدر درس میخونم(راستش یه حس غرور بهم دست داده بود که مادرم داشت ازم تعریف می کرد)......

سلامی مجدد به شما دوستان عزیز

 

ادامه:2-3 روز آخر شهریور رو استراحت کردم و از اول دوباره شروع کردم و برای ازمون جامع پایه قلمچی آماده میشدم ،دیگه حتی مادرم هم باورش نمی شد که من دارم انقدر درس میخونم(راستش یه حس غرور بهم دست داده بود که مادرم داشت ازم تعریف می کرد).

آزمون رو دادم و تراز حدود 6900 شد ،تا حالا قلمچی نداده بودم نمیدونستم تراز خوبی هست یا نه ولی با دیدن رتبه کشوریم و همینطور حرف بچه ها فهمیدم تراز قابل قبولی رو کسب کردم.

بعد از آزمون خوشحال بودم و بخاطر یه سری مسایل از اکیپی که تو مدرسه باهاشون بود بخاطر یه نفر بیرون اومدم و یه جوریایی دوست هام رو عوض کردم که البته از اینکار پشیمون هستم چون اون دوست های جدیدم هیچکدوم درس خون نبودن و تاثیر منفی تو روند درسخوندن من  گذاشتنfrown

 

رسیده بودیم به آبان دیگه تو این وقت سال جهت بچه ها تقریبا مشخص میشه که هدفشون چیه ،یه سریا مثل من درس خوندن رو انتخاب کرده بودن(که البته تعدادشون خیلی کم بود ) یه سریای دیگه یه ذره دس می خوندن و تفریح هم کنارش می کردن و دسته آخر که دیگه همه اونها زده بودن تو کار تفریح و لذت بردن از سال اخر دبیرستان!!!!!!!

 

من داشتم برای ازمون 10 آبان گزینه دو آماده میشدم یه جوریایی اولین ازمون جدی من بود میخواستم که دیگه بترکونمش ولی خب هکونجور که گفتم من پایه ضعیفی داشتم و تو دروسی مثل عربی ریاضی و زیست شیمی صفر بودم یه جوریایی که ضعف تو این درس ها تمرکز من رو مختل می کرد(البته بماند که رتبه من تو کنکور رو همین عربی و ریاضی بد کردنcrying)

آزمون رو دادم و برای سطح خودم فوق العاده بود و تو منطقه شده بودم 200 و دیگه من رو هوا بودمlaugh و همین موضوع بد شد برام چون یه غرور باعث شد که تلاشم رو بیشتر نکنم و فکر کردم این سطح ایده آل هست برام گرون تموم شدbroken heart

 

ازمون بعدی گزینه دو رو هم دادم و نتیجم دقیقا مثل آزمون اول شد .لی آزمون بعدی گزنه دو که تو آذر بود تو اون ازمون یه افت شدید داشتم و رتبه ام  تو منطقه شد 500 و راستش رو بخواین خیلی ترسیدم و نگران شدم ولی نمیدونستم مشکل از چیه و خب الان میدونم مشل از کجا بود........

 

 

 

 

پ.ن(1):تو این داستان دوران کنکور بیشتر دارم سعی می کنم حس و حالم رو بگم ولی ایشالا تو چند پارت جداگونه راجب روابطم در مدرسه و همچنین نحوه درسخوندم بهتون خواهم گفت(البته اگه دوست داشته باشید)heart

پ.ن(2):خوسحال میشم اگه نظراتتون رو راجب داستانم بهم بگینyes